خیلی حیفم آمد از اندازه خوشبختیم با او ننویسم. حس بینهایت خوشبختی وقتی سر میزند که شام ساده اما خوشمزه را با هم میخوریم و رو به سقف، روی زمین دراز میکشیم و از اینکه چقدر زندگی قشنگ است و چقدر راه مانده تا قشنگیهای بعدی حرف میزنیم. مرد شیرینی دارم. ساعت یک شب، دندانهای سفیدش را نشانم میدهد و میگوید: گرسنه نیستی؟! موز بخوریم؟! و من با التماس و ناله میگویم که فردا بیدار نمیشوی و هر دو خواب میمانیم. بخواب لطفا. میخندد و به موزش گاز میزند.,755 63,755 com,755 00w01 c001,755 67 icd 10,755 67,755 69,755 64,755 bus timetable,755 bus schedule,755 north ...ادامه مطلب