این روزها دلم بیشمار به کودکیام نیشگون میزند. هوس کردهام کاسهای پر از توت فرنگی بردارم و روی طاقچه خانه قدیمی بنشینم و همین که توت فرنگیهایم را گاز میزنم و پاهایم در هوای اتاق، یکی در میان تاب میخورند، رابطه خودم و بابا را نظارهگر باشم. ببینم که وقتی برایم کتاب داستان میخواند چه شکلی بود، وقتی نوار قصه را توی ضبط میگذاشت، وقتی شعر یه روز یه آقا خرگوشه را با من زمزمه میکرد و وقتی جا به جا میخواندم، شعرم را اصلاح میکرد. بابا در کودکی همه چیز من بود. ماموریتهای خارج که میرفت سوغاتیهایش عروسک و ماشین بازی و یک چمدان شکلات و آدام,756 12,756 0 icd 10,756 0,756 11,756 83,756 15,756 70 eur,756 12 icd 10,756 51 icd 10,756 9 ...ادامه مطلب