این روزها که در حال خرید هستیم، هم رنگ و جنس کتونیهایمان یکی هست و هم رنگ چمدان و کولهپشتیهایمان.
آنقدر برایم جذاب است که ظهر روز یکشنبه، کتلت درست میکنم و با سالاد و سبزی خوردن، زیر نور زیادی که پخش خانهیمان شده، با الف عزیزم ناهار میخوریم. جذابیتش آنجاست که همیشه دوست داشتم روزهای کاری از دست کار زیاد و نور کم پارتیشن و آدمهای ناخوشایند فرار کنم و خودم را برسانم به خانهی پر از نورمان تا دوتایی با هم ناهار با دوغ بخوریم.
حالا که برایش تعریف میکنم قاه قاه میخندد و میگوید: میدانم عشقم. میدانم.
بن بست یک دروغگوی صووورتی!...برچسب : نویسنده : bonbast-e-sooratio بازدید : 148