گاهی فکر میکنم به اینکه زندگی چگونه میشد اگر ایکس را با ایگرگ جمع نمیبستم!
نردیک به دو سال هست که ایران زندگی نمیکنم. اینجا کار میکنم. تفریح میکنم، غذای ژاپنی میخورم و جمعهها را به برنج کاری و توفو اختصاص میدهم، گیاهخوار شدم و هر روز به همین مناسب دست خودم را میبوسم، به دیدن استندآپ کمدی میروم و برای اجراکنندهی برتر از روی صندلی بلند میشوم و دست میزنم، با همکارانم راجع به پیچیدگیهای رفتاری انسانهای نژادپرست و ویروس کرونا که باعث نژادپرستی بیشتر شد حرف میزنم و هر بار شگفتزده میشوم. از اینکه اینجا هستم. از اینجا اینجا زندگی میکنم و از اینکه زندگی را پذیرفتهام.
زندگی، این رنج ِ بیپایان را دروغ چرا، نپذیرفتهام ولی باور دارم که زیادی کش پیدا نمیکند و یک روز همین کش محکم، در میرود. تا هست، باش. همین.
بن بست یک دروغگوی صووورتی!...برچسب : نویسنده : bonbast-e-sooratio بازدید : 117